یادنامه تربیت معلم شهید بهشتی مشهد

یادنامه دانشجویان رشته پرورشی تربیت معلم شهید بهشتی مشهد سالهای 70-72

۱۳ مطلب در آبان ۱۳۹۴ ثبت شده است

















  این پست با تصاویری که دوستان می فرستند ، تکمیل خواهد شد...
  • حسین توکلی

دو تصویر که توسط آقای جواد کریمی از طریق گروه تلگرامی دوستان تربیت معلم

ارسال شده تقدیم حضورتان می شود. با تشکر از ایشان


برای مشاهده تصاویر در اندازه اصلی ، بر روی آن کلیک کنید

برف اطراف بچه ها را دقت کنید! آن زمان از این برفها زیاد می آمد.

آقایان: اسماعیلی ، حیدری ، کریمی ، ؟؟؟ . ؟؟؟

مجیدی ، فارسی


آقایان: خیرخواه ، مهدی حسینی ، داوود محیطی ، جواد کریمی ، مجید ولیزاده

  • حسین توکلی

یکی از برنامه های ارزنده ای که شبهای یکشنبه در مسجد شهید تدین برگزار می شد ، جلسه هفتگی قرآن کریم بود. استاد ساربان که از قاریان برتر مشهد می باشند مدیریت این محفل قرآنی را بعهده داشتند و دانشجویان علاقمند ، ضمن ارائه توانمندیهای قرآنی خود ، آموزشهای لازم در خصوص صوت و لحن و آشنایی با دستگاههای موسیقی قرآنی و همچنین تجوید و صحت قرائت را می دیدند.

  • حسین توکلی
  • حسین توکلی

دوست خوبم جواد آقای چوپانکاره چند عکس خاطره انگیز از دوران تربیت معلم

فرستادند که ضمن تشکر از ایشان ، تقدیم حضورتان می کنم.

برای مشاهده تصاویر در اندازه اصلی ، بر روی آن کلیک کنید

کلاس استاد ارمغانی (آموزش هنر)

چند نفر از دوستان در فضای تربیت معلم

امامزاده محروق نیشابور ( در حاشیه اردوی آموزشی باغرود )

اردوگاه باغرود نیشابور

آقایان: توکلی ، رمضانی ، چوپانکاره ، سهرابی

گلنیا و محمد برجی

  • حسین توکلی

شعری که تقدیم شما می شود ، توسط آقای علیرضا مریدا ، دانشجوی رشته تربیت بدنی در سال 1372 در وداع و خداحافظی با تربیت معلم سروده شد:

*****

می خواند امشب سخت بر گوشم

آهنگ غمگین جدایی

بر این تن مجروح می کوبد

شلاق سنگین جدایی

***

آن روزها چشم من و تو

با هم قرار عشق بستند

امروز می بینی که دیگر

پیمان پیشین را شکستند

***

بر اولین دیدار خندیدیم

بر آخرین دیدار می گرییم

با ما چکار کرده ای، ای عشق

این گونه مست و زار می گرییم

***

یاد تو را با خود نگه دارم

تا روشنی بخش دلم گردد

از بهر شبهای پریشانی

شمعی برای محفلم گردد ...

  • حسین توکلی

برای مشاهده تصاویر در اندازه اصلی ، بر روی آن کلیک کنید

        

        

        

        

     


  • حسین توکلی

برای مشاهده تصاویر در اندازه اصلی ، بر روی آن کلیک کنید

  

     

        

  

  • حسین توکلی

استاد غلامرضا امام داد ، مدرس دروس مشاوره و روان شناسی مرکز با کوله باری از علم و تجربه یار و یاور دانشجویان در امور مشاوره ای بودند. ایشان با موشکافی دقیق مسائل مشاوره ای ، نکات ارزنده ای را در نحوه برخورد با مشکلات رفتاری و اخلاقی دانش آموزان ارائه می دادند. البته بعد از فارغ التحصیلی ، تاکنون توفیق دیدار ایشان برایم بوجود نیامده ، اما شنیده ام که ایشان در مراکز مشاوره ای مشهد فعالیت دارند. برای این استاد فرهیخته سلامتی و موفقیت روز افزون مسئلت می نمایم. 

  • حسین توکلی

در آن روز ها ، مهمترین اجتماعات مرکز در این مسجد که به نام شهید والامقامی از مدرسان مرکــز تربیت معلم ( مرحوم شهید تدین ) بود برگزار می شد. دانشجویان پس از صرف صبحانه ، برای مراسم صبحگــاه به این مکان می آمدند و اول صبحی ، انرژی لازم را از برنامه های صبحگاه می گرفتند.

اقامه نمازهای جماعت ، ادعیه مختلف و برگزاری مراسم مذهبی و مناسبتی از جمله برنامه هایی بود که در این مسجد برگزار می شد.

در دوره دانشجویی ما ، 2 مراسم به یادماندنی و قابل ذکر در این مسجد برگزار شد که یکی سخنرانی مرحوم علامه محمد تقی جعفری و دیگری مراسم وداع و خداحافظی دانشجویان با رئیس وقت مرکز ، مرحوم آقای جوادی بود که دانشجویان به پاس خدمات این مرد خدوم و زحمتکش ، سنگ تمام گذاشتند و مراسم کم نظیری را خلق کردند.

  • حسین توکلی

یادش بخیر ، آن روزها ، بچه هایی که شهرهایشان از مشهد دورتر بود معمولا هر هفته نمیتوانستند به شهر خود بروند و پنجشنبه و جمعه تو مرکز می ماندند.
یکی از برنامه های خوب مرکز این بود که شبهای جمعه ، بچه هایی که علاقمند بودند می توانستند با ماشین های مرکز به دعای کمیل حرم مطهر حضرت رضا(ع) بروند. این برنامه معنوی چه حال و هوای خوبی داشت. واقعا باعث صفا و جلای قلب و باطن می شد. دعای کمیل حرم مطهر در رواق  دارالزهد مبارک برگزار می شد. یادمه مدتی ، یه آقایی بود که با شروع دعا ، گریه هاش شروع می شد و با صدای خیلی بلند تا پایان دعا ناله می زد به گونه ای که باعث آزار دیگران می شد. ما که نفهمیدیم این آقا کی بود و چه مشکلی داشت . خدا همه رو حاجت روا کنه .

مطلب ارسالی  آقای جواد چوپانکاره ( با کمی تصرف )

  • حسین توکلی

مرحوم استاد ، عباس سعیدی ، انسانی وارسته و والا مقام بود که در تبیین معارف اهلبیت (ع) سر از پا نمی شناخت و در استخراج حقانیت مکتب علوی و تشیع از منابع اهل سنت ، ید طولایی داشت.

این استاد فقید ، علی رغم اینکه رشته تحصیلی اش ، علوم پایه بود ، اما بدلیل علاقه وافر و احساس تکلیف و وظیفه ، ورودی تخصصی به معارف اسلامی داشت و بعنوان مدرسی زبده و چیره دست در علوم قرآنی و معارف اهلبیت (ع) محسوب می شد.

ایشان در ضمن تدریس ، منابع اهل سنت ( از جمله : مسند احمد بن حنبل ، الامامه و السیاسه و ... )را در کلاس همراه خود داشت و در تأیید مطالب خود به متن این کتابها اشاره می کرد.

آنچه در ذیل ملاحظه می کنید دستخط استاد خطاب به اینجانب می باشد که در تاریخ 72/9/16 نوشته شده است:

متن کامل نامه


تصویر جلد مقاله ای از استاد که به خط خودشان نوشته شده است.
  • حسین توکلی
یکی از واحدهایی که در سال دوم تربیت معلم برای دانشجویان ارائه می شد ، کارورزی بود ، که طی آن دانشجویان با نظارت یکی از اساتید به مدارس رفته و از نزدیک با فرایند آموزش و پرورش آشنا می شدند.
مدرسه راهنمایی شهید عبدالله نژاد در ناحیه 3 مشهد ( نزدیک کوهسنگی ) آموزشگاهی بود که ما برای کارورزی آنجا می رفتیم.استاد مبینی ، مربی راهنمای ما بودند و ما با تعدادی از بچه ها ، روزهای سه شنبه هر هفته به این واحد آموزشی رفته و با حضور در کلاس ، بجای معلم مربوطه ایفای نقش می نمودیم.
در یکی از هفته ها که من بدلیل آشنایی و تسلط بر تایپ با ماشینهای قدیمی ( آن زمان خبری از کامپیوتر نبود ) در دفتر مدرسه مستقر بودم ، دانش آموزی وارد دفتر شد و گفت آقای توکلی را کار دارم! من گفتم : توکلی بنده هستم . گفت : همکارتان که در کلاس ما هست شما را کار دارد. به همراه دانش آموز به طبقه دوم مدرسه رفته و از صداهایی که از داخل کلاس می آمد ، می شد پیش بینی کرد که چه اتفاقی افتاده!
آری ، کلاس از کنترل دوست عزیز ما خارج شده بود. (عزیزی که من خیلی به ایشان ارادت دارم و اکنون از مربیان موفق هستند و اوضاع پیش آمده برای یک دانشجو معلم کم تجربه طبیعی بود.) وقتی درب کلاس را باز کردم.کلاسی مشاهده کردم که قابل وصف نبود: یکی موشک کاغذی پرتاب می کرد . برخی روی نیمکتها رفته بودند. عده ای در حال مشاجره با هم بودند. یکی داد می زد و ....
دوست ما هم وقتی مرا دید به سرعت به طرفم آمد و گفت : حسین ؛ کلاس تحویل تو !  آنگاه فورا از کلاس خارج شد.
حالا شما قضاوت کنید ، جمع و جور کردن یک چنین کلاسی آن هم توسط یک دانشجو معلم ، چگونه ممکنه؟
  • حسین توکلی