خوابگاه 22 بهمن
سه شنبه, ۲۸ مهر ۱۳۹۴، ۰۷:۱۷ ب.ظ

بچه ها اول صبح با صدای اذان از خواب بیدار می شدند و برخی برای اقامه نماز جماعت به مسجد شهید تدین شتافته و برخی نیز در نمازخانه خوابگاه نماز می خواندند. ساعت 6 صبح با اعلام سرپرستی ( آقایان محمد توکلی و حسین حیدری ) جهت صرف صبحانه به سلف سرویس می رفتیم.
دانشجویان قبل از عزیمت به کلاسها ملزم به نظافت اتاق و جمع و جور کردن وسایل و مرتب کردن تخت خواب خود بودند.همه روزه وضعیت نظافت و زیبایی اتاقها توسط سرپرست ساختمان ارزشیابی و نتایج آن در تابلو اعلانات نصب می شد.
بدلیل نزدیکی ساختمان آموزشی و خوابگاه ، بچه ها در زنگ تفریح معمولا به خوابگاه می آمدند و با نوشیدن چای ، انرژی بیشتری می گرفتند.
فضای حاکم در خوابگاهها بسیار صمیمی و دوستانه بود و بچه ها فارغ از هر مشکل و گرفتاری و درگیر زن و فرزند و زندگی بودن ، در تعامل و همکاری بودند. اگر گاهی اختلاف و سوء تفاهمی هم پیش می آمد ، خیلی زود برطرف می شد و آنچه حاکم بود ، فضایی دوستانه بود.
در طبقه دوم ساختمان نمازخانه ای کوچک وجود داشت که یک دستگاه تلویزیون رنگی! ( آن زمان همه تلویزیونها رنگی نبود) در آنجا وجود داشت و هنگام پخش برخی برنامه های خاص ، نظیر مسابقات فوتبال ، برخی سریالهای تلویزیون ( جنگجویان کوهستان و ... ) غوغایی برپا بود و بچه ها در ازدهام جمعیت ( نشسته یا ایستاده ) به تماشا می نشستند. اگر اتفاق خاصی در برنامه تلویزیونی می افتاد ، مثلاً فلان تیم فوتبال گلی می زد ، صدای سوت و تشویق بچه ها ساختمان را به لرزه در می آورد.
آن روزها خبری از موبایل نبود و خانواده ها در شهرستانهای مختلف از طریق تلفن خوابگاه با فرزندانشان در تماس بودند. اعلام اسم یک نفر از طریق بلندگو برای مکالمه تلفنی همان و دویدن با سرعت باد به طرف سرپرستی همان!
- ۹۴/۰۷/۲۸